جامعه ی دمکراتیک و جایگاه اقلیت ها

زمانی که از نظام های دموکراتیک صحبت می کنیم، در درجه ی اول باید مبانی شکل گیری آن نظام دموکراتیک مورد توجه قرار گیرد. اولین مبنای شکل گیری یک نظام دموکراتیک، پذیرش حقوق برابری انسانی برای شهروندان و همه ی مردم است. ما نمی توانیم روند دموکراسی را در جوامع و محیط های رشد آن جدا کنیم، دموکراسی یک نتیجه نیست، بلکه روندی است که باید طی گردد و متاسفانه دموکراسی هم مانند تکنولوژی عینا وارد شده است ، بدون آن که زیرساختهای آن آماده شده باشد و از آنجایی که در جامعه ای مبتنی بر دین و برخی فرهنگ های پیشینیان خود همراه هستیم، باید در پی بومی سازی و یا اصلاح این روند باشیم تا با فرهنگ های جامعه کنونی ما همخونی پیدا کرده تا تاثیرات صحیح خود را بر جامعه داشته باشد.
و بنا به گفته دکتر کولایی: نظام های دموکراتیک، بر تناوب در قدرت توانمندی ها مبتنی هستند. یعنی به گروهها و احزاب فرصت هایی داده می شود تا در یک زمان بندی مشخص توانمندی های خود را عرضه نمایند، حال این توانمندی ها مقبول اکثریت جامعه واقع می شود یا خیر، اینجاست که اقلیت فرصت پیدا می کند در یک رقابت مثبت به نفع مردم عمل کند تا آرای مردم را کسب نماید.
در این بین در تعریف دموکراسی”حکومت مردم بر مردم و برای مردم” یعنی این که دیگر حاکمیت در اختیار و در خدمت یک گروه نیست، بلکه منافع همگانی را در نظر دارد.
دموکراسی همیشه با چالش های جدی روبه رو بوده است. گاهی دموکراسی به لیبرال دموکراسی تعریف می شود، گاهی هم به سوسیال دموکراسی که هر کدام تعریف جداگانه ای از «برابری» دارند؛ یکی برابری را به حداکثر آزادی شهروندان معرفی می کند، دیگری برابری را عدالت اجتماعی می خواند.
در لیبرال دموکراسی حکومت منتخب مردم،منتخب اکثریت است نه همه ی مردم، در نتیجه به حقوق فردی افراد توجه دارد، از آزادی بیان و اندیشه دفاع می کند و برابری را از آزادی های افراد می داند. اما در سوسیال دموکراسی برابری مفهوم عدالت اجتماعی پیدا می کند، در نتیجه مفهوم موجه تری از دموکراسی ارایه می کند.
و در ادامه باید از جنبه دینی به این موضوع نگریست که در اسلام همواره اقلیت ها دارای حق بوده اند و از طریق وفای به عهد و عقد پیمان، حقوق اقلیت در نظر گرفته شده است. پیامبر اسلام در عقد پیمانی با یهودیان حقوق آنها را مورد توجه قرار می دهد و حضرت علی علیه السلام در نامه ای به مالک می نویسد: بر پیمان خود بایست و جانت را سپر عهدت قرار بده.
در پایان باید به این نکته اشاه کرد که دموکراسی نمی تواند پویا باشد، مگر آنکه زمینه ی مشارکت همه ی مردم را در مراحل تصمیم گیری، نظارت و اجرای قوانین فراهم کند و زمینه ای به وجود آورد که اکثریت و اقلیت با استفاده از قدرت خود احزاب دولتی تشکیل دهند و مشارکت را به اجرای مصوبات محدود سازد.
و در ادامه باید خاطر نشان شوم که دموکراسی برآمده از عقلانیت یعنی اینکه جایگاه تمام اقلیت ها در ساختار سیاسی کشور رعایت گردد و اقلیت در راستای قانون اساسی مطالبه گر حقوق شهروندی خویش باشند.

سعید ایگدری،۲۷ مهر ماه ۱۳۹۶

Comments: 0

Your email address will not be published. Required fields are marked with *